باران جونم باران جونم، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه سن داره

باران دل انگیز زندگیمون

دخترم وارد 8 ماهگی شد

1394/2/3 19:30
153 بازدید
اشتراک گذاری

 سلام علیکم به گل دخترم شاخه نباتمچشمکبوس امروز 2 اردیبهشته  و هم اکنون شما روی تختتون مشغول جیغ کشیدن هستی البته ازین جیغ های لوس لوسی نه جیغ واقعیخندونکزبان آویزون موزیکال هم بالای سرتون مشغول آهنگ پخش کردنهخوشمزه و شما نشته روی تخت تشریف دارینآرام هوا  ابری و به شدت دلگیرغمناک و من به شدت خوابالودخواب آلود شما دیگه مثل قبل تا ساعت ده ونیم یازده نمیخوابیچشمک معلومه که بزرگتر شدی شیطون تر هم شدی هشیارتر از قبلبغلآرامفرشتهجشن

 هر لحظه مشغول سپاسگذاری از خدا هستم به خاطر وجود مبارک شماآرامفرشته فرشته وجودی منزیبا

 ای خدا که این لحاظ خیلی شیرینه با وجود این همه خستگی ولی حاظر نیستم به زمان قبل از شما برگردم عزیز دلمبوس فک میکنم دندونتون خیلی اذیتتون میکنه چون همچین بعضی چیزا رو گاز میگیرین که آدم دلش کباب میشهغمگینگریه دیروز تو حریره بادومتون سیب و موز رنده کردم ولی احساس میکنم به خاطر همون یبوست گرفتینغمگینسوال دیشب هم براتون برای اولین بار  پوره درست کردم که خوشم نیومد البتهیه خو.رده دادم شما خوردینخوشمزه

دیروز شما دهنتون رو باز نمیکردی غذا بخوری منم اتل متل توتوله رو میخوندم و شما  میخندیدین  که خود به خود دهنتونو باز میکردین منم سریع غذا رو میریختم تو  دهنتتونخندونک امروز هم همین کار رو کردم چاره ای نبود عزیز دلمچشمکبغل

بعد از ظهر پوره درست کردم البته بیشر به سوپ شباهت داشت تا پورهخندونک ولی فقط سیب زمینی و هویج و گوشت و آخر سر  چند تا پر جعفری ریختمچشمک خیلی هم خوشمزه شدخوشمزه

 مامان جون قطره آهنتون خیلی بد مزست میدونم از 5 ماهگی دکترتون گفته بهتون بدم اونم چاره ای ندارمخطاسوال

 

      اولین باری که دخترم به باغ بابا بزرگش رفتخندونکآرام

 

 

 

بدون شرحخندونک

 

 دخترم در  دوقدمی امام رضاآرامجشنفرشته

 

 دختر در بغل بابا جونی بغل

 

       دخترم عاشق مهرو تسبیحقه قهه

 

 

 

               باران  برای اولین بار شکمشو بالا نگه داشت ماشالا دستاش جون گرفتن بغل

 

 

 

 مرحله بعدی که دخترم زود خسته میشهبی حوصله

 

 

 

 

 

                    باران برای اولین باران تونست پستونک بخوره بدون اینکه از دهنش بیوفته قبلنا مجبور بودم همش بشورمش از بس که میافتاد پایینجشنبوس

 

 

 

 

                            دخترم ما عاشق مواهای تن بابایشه خندونک باران در حال کندن موهای دست باباییزبان

 

    

 

 

 

                           باران تو باغچه مامانیبوس

 

 

 

 

                   تو سفر رفت به خونه  مالمان بزرگ اینا شما عاشق عینک خاله جون شدی و همش تو دهنتون بود خندونکخلاصه با یه ترفندی ازتون گرفتیمخندونکقه قهه

 

پسندها (1)

نظرات (0)