باران جونم باران جونم، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه سن داره

باران دل انگیز زندگیمون

4 ماه و بیست و هفت روزگی گل دخترم!

1393/11/28 22:38
151 بازدید
اشتراک گذاری

سلام مامانی بغل ماشالا به دخترمزیبا مامان شماره معکوس شروع شدهچشمک دیگه داری میری تو 6 ماهآرامزبان الان که دارم این مطلب رو برات تایپ میکنم خوابیدی تو تختت. قبلش تو بغلم   بهت شیر حسابی دادم همون جا در حین شیر خوردن خوابیدیبوسمامان یعنی عاشقتم مامان میدونی محبت یعنی عاشق همه حرکاتتبغل مخصوصا وقتایی که موقع شیر خوردن بهم خیره میشی  خیلی حالت جدی خندونکبعد اگه من نگاهم این ور اور ور باشه همون جوری خیره میمونی تا من نگاهم بهت بیوفتهبغل واقعا صحنه جالبیه جالب ترش اینه که وقتی تازه نگاهم بهت میوفته من لبخند بزنم شما لبخند میزنی میدونی مامان اصلا دلم میخواد تو همین سن بمونی همش میخوام از حالات و حرکاتت لذت ببرمخوشمزه مامان این روزا مخصوصا چند روز اخیر ورجه ورجه هات بیشتر شده. اصلا آروم و قرار نداری . خیلی هیجانی میشی. حرص میزنی تو همون حالت دستاتو مشت میکنی اصلا قیافت دیدنیهقه قهه مامان شیر خوردنت هم یه خورده عوض شده. نوک ممه های منو با لثت گاز میگیری یه دفعه بهت میگم باران ول کنخنده میگم شیطون تر شدی میفهمین عزیز دلمخندونک خدا تورو برا من و بابایی نگهت داره یهنی انقد تو بامزه ایبوس مامان  دیروز تو کریرت نشوندمت  کمربندتتو نبستم یه لحظه رفتم آشپزخونه چایی داشتم میریختم شما دمر رو افتادیترسو یهنی من فقط گفتم یا ابوالفضل. واقعا خدا رحم کردغمناک در همون حین که من به طرفت تند تند داشتم میاومدم بابایی هم که مشغول درس خوندن بود در اتاق رو سراسیمه وا کرد اومد طرفت. شما بیشتر از صدای من ترسیدی تا از افتادنکچل باید دیگه از این به بعد بیشتر مراقبت باشم تاج سرمبوسفرشته

 

پسندها (3)

نظرات (0)